• نامه ها
  • به عبدالله بن عباس
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

به عبدالله بن عباس

«1081»

(77) (و من وصية له ( عليه  السلام  )) لعبد الله ابن العباس لما بعثه للاحتجاج على الخوارج لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ يَقُولُونَ وَ لَكِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ يَجِدُوا عَنْهَا مَحِيصاً .


از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است نيز بعبد اللّه ابن عبّاس هنگامي كه او را بسوى خوارج فرستاده تا (براى نادرستى انديشه و گفتارشان) حجّت و برهان آورد (و در آن او را از استدلال بقرآن نهى فرموده) 1-  با ايشان بقرآن مناظره مكن (از قرآن دليل نياور) زيرا قرآن احتمالات و توجيهات بسيار (از تأويل و تفسير و مراد باطنى و ظاهرى) در بر دارد (يكى از آنها را تو) مي گوئى و (يكى از آنها را ايشان) مى گويند (پس مباحثه دراز مى گردد) بلكه با آنان به سنّت (فرمايشهاى پيغمبر اكرم مانند اينكه فرمود: حربك يا علىّ حربى يعنى اى علىّ جنگ با تو جنگ با من است. و فرمايش ديگرش: علىّ مع الحقّ و الحقّ مع علىّ يدور معه حيثما دار يعنى علىّ با حقّ است و حقّ با علىّ هر جا علىّ دور زند و برود حقّ با او دور مى زند يعنى علىّ عليه السّلام هر چه بگويد و بكند از روى حقّ و درستى است) احتجاج كن و دليل آور، زيرا آنها هرگز از استدلال به سنّت گريز گاهى نمى يابند (چاره اى ندارند جز آنكه راستى و درستى اين گفتار را بپذيرند).